دیپلماسی با خوشنویسی
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۸۰۹۴۵
اسرافیل شیرچی یکی از هنرمندان بنام ایرانی است که آثارش در سرزمینهای اسلامی طرفداران خود را دارد و این روزها بهعنوان استاد مدعو در نخستین بیینال خوشنویسی دبی که در موزه اتحاد برپاست، حضور دارد. این هنرمند خوشنویس ایرانی که در گستره بینالملل شکسته نستعلیقهای او بسیار شهرت دارد و یکی از آثار متاخر او نیز در این بیینال به نمایش درآمدهاست، چنین رویدادهای هنری را باعث تقویت روابط اسلامی و نوعی دیپلماسی برای ارتباط بین ملتها میداند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حضور در بیینال موزه اتحاد و برگزاری کارگاه آموزشی برای هنرمندان را چگونه ارزیابی میکنید؟
در این سه دهه اخیر بهدلیل ارتباط جهان اسلام با خط و خوشنویسی، زمینه گسترش هنر و فرهنگ در کشورهای مسلمان فراهم شده و سبب شده من با بسیاری از هنرمندان سایر کشورهای ارتباط داشتهباشم و هر بار دوستان خوشنویس از اقصی نقاط دنیا از مصر تا ترکیه، هند، پاکستان، بحرین، عمان، قطر و امارات را در رویدادهای هنری ببینم و اینگونه راه گفتمانی هنر فراهم شد. بالاخره من از سرزمین حافظ، مولانا، فردوسی و با بیش از ۸۰۰۰ سال تاریخ میآیم که خط در آن ریشه دارد و بسیاری از هنرمندان منطقه دوست دارند که با خطوط ایرانی و فرهنگ و هنر ما آشنا شوند.
شما براساس تخصصی که در زمینه شکستهنستعلیق دارید، در این رویداد هنری شرکت کردید؟
هنرمندان منطقه نسبت به خطوط ایرانی اهتمام بسیاری دارند، بهویژه شکستهنستعلیق که در میان خطوط ایرانی، موزون و طبع موسیقایی بیشتری دارد. این مسأله باعث گرایش بیشتر هنرمندان مسلمان به این خط شدهاست. البته نباید فراموش کنیم شکستهنستعلیق با شعر و معماری کهن ایرانی نیز همخوانی دارد و رقص و رهایی این خط سبب شده در سراسر دنیا طرفدار داشتهباشد. از این موضوع هم نباید بگذریم که در این مدت کرونایی که ارتباطات هنرمندان قطع بود، افرادی که اهل اندیشه و هنر بودند یک سفر ذهنی را آغاز کردند و کمی از آن حالت یکنواختی کار مداوم و تمرین و نمایشگاهها دور شدند و فرصتی برای سفر به نهان خود، هنر، فرهنگ و اندیشههای متعالی پیدا کردند.
خاستگاه هنر متکی بر ارتباط است. شما بهعنوان یک هنرمند فکر میکنید هنر خوشنویسی چه تواناییهایی برای این ارتباط بهویژه در سرزمینهای اسلامی دارد؟
معتقدم اگر قرار است به تعالی هنر بیندیشیم هنرمند باید بر روحافزایی و نشاط که هنر در جامعه ایجاد میکند توجه داشتهباشد. موضوعی که امروز به آن نقد دارم غمافزا بودن برخی از آثار هنری است، زیرا باعث میشود بخشی از جامعه ما سریع افسرده شود و همه پنجرهها را بسته میبیند. جامعه، رسانه و فرهنگ و هنر میتواند برای این موضوع برنامه داشتهباشد. ما پشتوانه فرهنگی قوی داریم و نباید هنرمندانی ناامید و سترون باشیم. اگر سمتوسوی فرهنگ و هنر به سمت امید و آرزوهای زیبا باشد جامعه هم به این سمت میرود. من آدم پرکاری هستم و زایش همیشه در وجودم بودهاست. همیشه با تمرینات مختلف آن را تقویت کردم و با تأسی از بزرگان هنر، دوست دارم شاگردی کنم و این راه را ادامه دهم. باید به این موضوع اندیشید که اثر هنری روزی زندگی خودش را میسازد و راهش را به میان مردم پیدا میکند. پس اثر هنری که میان مردم میرود باید حالشان را خوب کند. این مسأله میتواند در کشورهای دیگر هم صادق باشد. وقتی ما به دلیل مسلمان بودن، ارتباطات فرهنگی داریم، پس هنرهای برخاسته از فرهنگ دینی، این توانایی ارتباطی را بهخوبی دارند که ما را ذیل یک خاستگاه گردهم آورند. اساسا معتقدم با دیپلماسی هنری میتوان از بسیاری از ناملایمات و کجاندیشیها در دنیای معاصر فاصله گرفت و هنری همچون خوشنویسی بهدلیل وحی آسمانی ما که کلمه و قرآن است این توانایی بالقوه را دارد که با سایر کشورها ارتباط فرهنگی ایجاد کند.
شما هنرمند تجربهگرا در عرصه خوشنویسی بهویژه شکستهنستعلیق هستید، این تجربه را چگونه در میان هنرمندان سایر کشورها به نمایش میگذارید؟
به عنوان هنرمندی که چند دهه است در عرصه خوشنویسی فعال هستم، از نظر من خط شکسته ایرانی و نستعلیق، سماعی عارفانه است که ذهن مخاطب را با هنر همراه و تلطیف فضای جامعه را با استفاده از هنر ممکن میکند. بر همین اساس در این روزها سخت میتوانیم کاری فرهنگی انجام دهیم. اقدامات ما باید روح امید را در دل مردم زنده نگه دارد؛ زیرا حفظ روحیه مردم وظیفه جامعه هنری است. این اولین موضوعی است که در آثارم به آنها توجه میکنم. سپس به تواناییهای سنتی خط و بعد به نوآوری میاندیشم و در کارگاههای آموزشی و آثارم آنها را به نمایش میگذارم تا مخاطب درک خود را از این موضوع داشتهباشد. در همین کارگاه متاخر هم تلاش کردم در جهت تجربیات و اندیشهای که در ساحت هنر دارم، گام بردارم و اتفاقا ارتباط خوبی با جوانان هنرمند منطقه برقرار شدهاست.
یکی از موضوعاتی که همواره درباره خط و خوشنویسی چالشبرانگیز است، حفظ سنتهای آن و نوآوری است که موجب شده مخالفان و موافقان مختلفی داشتهباشد. شما بر اساس تجربه خود به این موضوع چگونه نگاه میکنید؟
میزان نوآوری در خط برای من همواره اجتهادی است که هنرمند در عرصه هنر به آن میرسد. به قول شیخ محمد المر، شاعر و چهره هنری برجسته امارات، کسی که در خط به اجتهاد میرسد، میتواند نوآوری کند. معتقدم ریشههای خط چنان بزرگ و محکم است که نوآوری در این عرصه باید با احتیاط بسیار انجام شود. خود من هم هنوز برای نوآوری به این موضوع توجه دارم. مثلا من از دوران کودکی به دلیل لکنت زبانی که داشتم به نقش کردن روی آوردم و حرفهای درونم را به صورت خط روی کاغذ پیاده کردم. این خطوط آرام آرام موسیقایی شد و جان گرفت و در آناتومی و ریتم حرکات خط خودش را نشان داد یا من به دلیل شناختی که از نقاشی دارم، جدا از خطوط در زمینه اثرم هم رنگ و لعاب اقلیمی را که زیست کردم، بازنمایی میکنم. به نظرم نسل جوانی که امروز آگاهانه دارد کار میکند و مبانی و مفردات خط را یاد گرفته و به قولی یک دستش به حوض صفویه است و دست دیگرش به مدرنیته، موفقتر از کسانی هستند که ناآگاهانه نوآوری مدرن میکنند. برای مدرن کار کردن باید اطلاعات دقیقی از هنر کلاسیک داشتهباشید، شاید بدون آگاهی از هنر کلاسیک، اتفاقاتی در خلق اثر بیفتد اما برای پیشرفت باید حتما با آثار قدما آشنا شد.
باتوجه به اینکه با نسل جوان ایرانی و برخی هنرمندان جوان خارجی در ارتباط هستید، آینده خوشنویسی را چگونه میبینید؟
هنرمندان نسل جوان که با آنها در ارتباط هستم، بسیار باهوش و دانا هستند. من به نسل جوان بسیار امید دارم چرا که این نسل متصل است به داناییها و دریای بیکران تصویرها، رنگها، آنالیزها، طراحیها و... و به راحتی میتواند در فضای مجازی از اتفاقات و آثار صدها نمایشگاه در جهان قرار بگیرد چیزی که در دوران ما نبود. اما همیشه در هرجا به جوانان توصیه میکنم کار اشتراکی و اجتماعی را فراموش نکنند. متاسفانه در هنر خطاطی کار اشتراکی کم اتفاق میافتد و من در همین بیینال و کارگاهی که داشتم به هنرمندان اماراتی توصیه کردم از کار اشتراکی برای اعتلای هنر خود بهره بگیرند و هیچگاه به عزلت خوشنویسی پناه نبرند. اگرچه خط حال خود را دارد و شما در تنهایی میتوانید مشق و آفرینش کنید اما از فعالیتهای نمایشگاهی و گردهماییها نباید بپرهیزید؛ زیرا در یک فضای نمایشگاهی شما با انتقال تجربه روبهرو هستید.
من دردهه گذشته نمایشگاههای مختلفی در دنیا داشتم و به علت وجه تمایز هنر خوشنویسی با هنر غرب اصولا این نمایشگاههای خارج از کشور با استقبال خوبی مواجه شدند. بر اساس تجربهای که دارم و بخشی از جامعه هنری در دنیا کارهایم را دیدهاند، من فکر میکنم آنها به هنر ایرانی به دیده احترام و عزت نگاه میکنند و میکوشند از مجموعههای خط و نقاشیخط یا سایر هنرهای ایرانی استفاده کنند. روح تغزلی که در آثار خاصه ایرانیها هست و تخریب نشده، برای جامعه جهانی حال خوبی را ایجاد میکند مثل خط شکسته نستعلیق و دیگر خطها. برای همین ما میتوانیم با ارائه و انتقال تجربه به کشورهای منطقه که مشترکات فرهنگی با ما دارند، در همه ابعاد هنری، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی استفاده کنیم؛ زیرا دیپلماسی فرهنگی و هنری امروز میتواند بسیاری از مشکلات کشور را رفع کند.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: اسرافیل شیرچی خوش نویس هنرمند شکسته نستعلیق نمایشگاه ها نسل جوان بی ینال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۸۰۹۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وقتی «فرهنگ» در میدان «دیپلماسی» قد عَلَم میکند
با مطرح شدن موضوع «دیپلماسی»، عدهای تنها آن را به بُعد سیاسی محدود میکنند در صورتیکه در علم سیاست و روابط بینالملل، دیپلماسی معنایی فراتر از بعد سنتی خود داشته و در این راستا موضوع «دیپلماسی فرهنگی» نیز امری قابل اهمیت و بحث است که در افزایش نفوذ و قدرت چانهزنی کشورها نقشی موثر دارد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، زمانی که واژه «دیپلماسی» به میان میآید، شاید برای عدهای تنها یادآور بُعد سیاسی موضوع باشد در صورتیکه در علم سیاست و روابط بینالملل، دیپلماسی معنایی فراتر از بعد سنتی خود داشته و در این راستا موضوع «دیپلماسی فرهنگی» نیز امری قابل اهمیت و بحث است؛ به باور بسیاری از نظریهپردازان حوزه بینالملل، دیپلماسی فرهنگی از مصادیق قدرت نرم است که امکان قدرت نفوذ به کشور هدف قرار میدهد.
دیپلماسی فرهنگی میتواند به واسطه ریشهدار بودن و البته وجود اشتراکات فراوان به مراتب موفقتر از سایر دیپلماسیها عمل کند زیرا اگر از نظر فرهنگی بتوان بر مردم منطقه یا کشوری تأثیر گذاشت، باورهای مردم آن کشور نیز به فرهنگ عرضه شده متمایل خواهد شد و در نهایت این اثر به مسائل سیاسی، اقتصادی و علمی نیز کشیده میشود؛ در واقع دیپلماسی فرهنگی فراتر از همه انواع دیپلماسی است و با هر اتفاقی اثر خود را از دست نمیدهد و در این مسیر نظام جمهوری اسلامی با پیروزی انقلاب، خود فرهنگ جدیدی را به جهان و به ویژه کشورهای اسلامی و به خصوص به همسایگان ارائه داد.
رئیسجمهور: دیپلماسی فرهنگی از ظرفیتهای ما در عرصه دیپلماسی است.
موضوع دیپلماسی فرهنگی در برهههای زمانی و دولت مختلف با شدت و ضعفهایی مواجه بوده و بر این اساس باید گفت که در عملکرد حدود ۳ ساله دولت نیز موضوع دیپلماسی فرهنگی از ابعاد شاخص و قابل توجه بوده و بر این اساس آیتالله رئیسی در جلسه نظارت ستادی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در دی ماه سال ۱۴۰۲ برگزار شد، بر این نکته تاکید داشت که «از مرز فرهنگی کشور به مانند مرز جغرافیایی باید مرزبانی شود. باید از این هویت ایرانی و اسلامی صیانت کرد یکی از ظرفیتهای ما در کار دیپلماسی، دیپلماسی فرهنگی است. باید گرههای ذهنی ساکنان خارج کشور را باز کنیم. امروز در جنگ روایتها قرار گرفتهایم.»
یکی از بارزترین و نزدیکترین وجود تمرکز دولت سیزدهم بر موضوع دیپلماسی فرهنگی، سفر اخیر رئیسجمهور و تعدادی از وزرا به پاکستان بود و در واقع وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این سفر از نشانههای پررنگ رویکرد فرهنگی این سفر است و در این مسیر رایزنی با مسئولان فرهنگی و سینمایی پاکستانی، در زمینه توسعه مبادلات فرهنگی و انعقاد قرارداد برای ساخت یک اثر سینمایی مشترک از مهمتری وجوه این مهم است؛ همچنین نامگذاری یکی از خیابانهای کشور پاکستان بهنام «ایران» نیز از دیگر وجوه قابل اهمیت این سفر بود.
دیپلماسی فرهنگی به معنای مدیریت روابط فرهنگی کشورها استایران دارای ۷ همسایه مرزی و ۱۰ همسایه ساحلی است که فرصتهای بیشماری را برای دیپلماسی فرهنگی و سایر حوزهها را برای ما فراهم میکند به ویژه اینکه فرهنگ ایران در بسیاری از کشورهای همسایه جریان و حضور قدرتمندی دارد از همین بررسی دیپلماسی فرهنگی دولت سیزدهم و تاکید و توجه بر گسترش تعاملات دیپلماتیک در زمینههای مختلف گروهی بر نفوذ بیش از پیش جمهوری اسلامی ایران در منطقه و طراحی سامانههای مختلف از جمله سامانه فرهنگی مشترک در راستای رسیدن به اهداف منظور را رقم خواهد زد و بر این اساس نوذر شفیعی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با خبرنگار ایمنا معتقد است که دیپلماسی مانند بسیاری از واژگان حوزه روابط بینالملل دچار تحول شده است و در این باره اظهار میکند: بر این اساس ممکن است برخی مفاهیم در نتیجه تحولات از بین رفته باشد یا برای مقطعی خاص باشد اما درباره واژه دیپلماسی باید گفت که تحول در مفهوم آن تقریباً هم پایدار بوده است.
وی با بیان اینکه زمانی تنها دیپلماسی سنتی را داشتیم اما امروزه دیپلماسی بهعلاوه دیگر واژگان شده که شرایط جدیدی را توضیح میدهد دو از مصادیق این موضوع دیپلماسی عمومی، فرهنگی، سایبری و… است، ادامه میدهد: این مفاهیم جدید، دیپلماسی مکمل نیز نام میگیرند چرا که تکمیلکننده دیپلماسی رسمی هستند که توسط دولتها و وزارت خارجه دنبال میشود.
این کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه دیپلماسی هنر و شیوه اجرای سیاست خارجی و یا به تعریفی مدیریت روابط خارجی است و طبق این تعریف زمانی که موضوع دیپلماسی فرهنگی مطرح میشود، به معنای مدیریت روابط فرهنگی کشورها است، توضیح میدهد: این نوع از دیپلماسی کارگزارانی دارد و بر این اساس یکی از مأموریتهای وزارت خارجه تعیین رایزن فرهنگی است اما در کشور ما علاوه بر وزارت خارجه برخی نهادها مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نیز متولی این حوزه هستند.
کارشناس مسائل بینالملل: دیپلماسی فرهنگی منجر به افزایش قدرت میشود.
شفیعی با بیان اینکه دیپلماسی فرهنگی از مبادلات علمی تا پذیرش استاد و دانشجو و موضوعات هنر، سینما، شعر و موسیقی را شامل میشود، میگوید: مهمترین ویژگی دیپلماسی فرهنگی قدرت جذب آن است به این معنا که ابزار قدرت نرم شناخته میشود و کار دیپلماسی فرهنگی ما باید جلب توجه کشورهای دیگر به مقولات فرهنگی ما باشد و در نتیجه باعث تأثیرگذاری ما بر دیگر کشورها شود یعنی میتوان گفت خروجی این امر سیاسی است.
وی یادآوری میکند: زمانی که از طریق فرهنگ بر فرهنگ کشور دیگر تأثیر بگذاریم، در آن کشور نفوذ پیدا میکنیم که در نتیجه منجر به قدرت میشود.
این کارشناس مسائل بینالملل با تاکید بر اینکه دیپلماسی فرهنگی بخشی از کلیات روابط خارجی یک کشور است بر همین اساس محدود و محصور به دولتها نمیشود اما ممکن است شدت و ضعف داشته باشد، خاطرنشان میکند: آنچه که در این موضوع اهمیت دارد این است که متولیان بدانند چه موضوعی را در چه زمانی و در کجا عمل کنند.
در منطقه آسیای مرکزی باید از اشتراکات زبانی سخن گفتشفیعی با ذکر توضیحاتی بیان میکند: اگر بخواهیم از منظر شیعهگرایی به سمت آسیای مرکزی حرکت کنیم، پاسخگو نیست چرا که در آن منطقه باید از اشتراک زبان فارسی استفاده کرد و در مقابل در کشورهایی مانند عراق از پتانسیل شیعه بودن استفاده کرد و در برخی کشورها مانند پاکستان و عربستان باید از عنصر مسلمان بودن استفاده کرد.
وی با اشاره به سفر اخیر رئیسجمهور به پاکستان و نمود موضوع دیپلماسی فرهنگی در این سفر تصریح میکند: پاکستان ۲ نگاه فرهنگی به ایران دارد، اول نگاه فرهنگی ملی، یعنی به ایرانی بودن ما توجه دارد و بر این اساس خود را بخشی از گهواره فرهنگی و تمدنی ایران میداند بنابراین زمینه برای تأثیرگذاری ما بر این کشور فراهم است اما نگاه دوم نگاه دینی و مذهبی است و بر این اساس پاکستان این نگاه را دارد که چون ممکن است اختلافاتی مطرح شود، نگرانیهایی وجود دارد.
این کارشناس مسائل بینالملل در پایان میگوید: در سفر رئیسجمهور به پاکستان باید ۳ نکته توجه میشد یعنی از فرهنگ، تمدن فارسی و اسلامیت ایران و پاکستان، مورد توجه قرار میگرفت که احتمالاً این نگاه حاکم بوده است.
انعقاد قراردادهای خواهرخواندگی از جمله بسترهای ایجاد دیپلماسی فرهنگی استمحمدعلی بصیری عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان و رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال نیز در گفتوگو با ایمنا معتقد است که دیپلماسی ابزار سیاست خارجی است و در این باره اظهار میکند: چند مدل دیپلماسی داریم چرا که سیاست خارجی تعقیب اهداف و اصول برونمرزی توسط دستگاههای مربوطه است و بر این اساس اجرای سیاست خارجی به دیپلماسی تعبیر میشود که دارای شاخههای مختلف کلاسیک، مدرن و پست مدرن است.
وی ادامه میدهد: دیپلماسی رسمی یا کلاسیک ارتباط میان دیپلماتهای رسمی یا بازیگران دولتی کشورها است تا اهداف سیاست خارجی را دنبال کنند اما زمانی که حوزه بازیگران گسترده شود، وارد دیپلماسی عمومی میشویم یعنی در کنار دیپلماتهای رسمی، بازیگران غیررسمی نیز به کمک سیاست خارجی میآیند و بخش غیردولتی دو کشور باهم ارتباط برقرار میکنند.
رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال با اشاره به شیوههای مختلف اجرای دیپلماسی فرهنگی میگوید: امروزه شهرهای بزرگ برای گسترش دیپلماسی فرهنگی اقداماتی از جمله انعقاد قراردادهای خواهرخواندگی انجام میدهند که منجر به ارتباط میان بازیگران غیر رسمی میشود و در نهایت منجر به توسعه روابط خارجی در ابعاد مختلف میشوند.
رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال: ابعاد گردشگری، علمی و پزشکی ایران از جمله ظرفیتهای این کشور در حوزه دیپلماسی فرهنگی است.
بصیری در در ادامه در خصوص ظرفیتهای ایران در حوزه دیپلماسی فرهنگی تصریح میکند: ایران دارای ظرفیتهای اساسی است که میتواند منجر به فعال شدن دیپلماسی فرهنگی شود؛ اولین مسئله این است که ایران کشوری ۴ فصل است که ظرفیتی جذاب برای جذب گردشگر است، همچنین ابنیه تاریخی، آثار باستانی، ظرفیتهای علمی، دانشگاهها و ظرفیتهای پزشکی از ظرفیتهای ایران در حوزه دیپلماسی فرهنگی است.
وی همچنین در خصوص سفر اخیر دولت به پاکستان میگوید: در مجمع همسایگان در موضوع مبادلات فرهنگی با پاکستان نسبت به دیگر کشورها ضعیفتر هستیم در صورتیکه ظرفیتهای گستردهای برای گسترش روابط دو کشور وجود دارد اما این ظرفیت آنگونه که باید عملیاتی نشده و امید است با جدیت دولت سیزدهم فرصت استفاده از این ظرفیت معطل فراهم شده است.
رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال در پایان میگوید: دولت در این مدت تلاش مضاعفی برای دیپلماسی رسمی با همسایگان بوده تا فشار حداکثری را خنثی کند و در این راستا حجم مبادلات اقتصادی نیز بهبود پیدا کرده است.
به گزارش ایمنا، در میان انواع دیپلماسی نوین، دیپلماسی عمومی و فرهنگی از اهمیت ویژهای برخوردار است چرا که دیپلماسی فرهنگی به کشورها اجازه داده میشود با استناد بر عناصر کلیدی و نفوذ دولتهای خود، به طور مستقیم با مخاطبان خارجی یعنی جامعه کشور مقابل ارتباط برقرار کند و در این راستا باید گفت استفاده از فرهنگ و به خدمت گرفتن ابزارهای فرهنگی در دیپلماسی در مقایسه با ابزارها و اهرمهای رایج دیگر در روابط بینالملل دارای مزایایی است.
در واقع دیپلماسی فرهنگی بیشتر به دنبال کشف، تعریف و ترویج ارزشها و منافع مشترک و جهان شمول و سپس، تأمین منافع ملی در چارچوب این ارزشها و منافع مشترک است که این ظرفیت را دارد تا منعطف و خلاقانهتر از دیپلماسی سنتی به اهداف خود دست پیدا کند و در این مسیر با سهولت بیشتری امکان نفوذ به لایههای مختلف جامعه مقابل را دارد و در نتیجه با نفوذ خود، قدرتآفرین نیز خواهد بود.
گزارش از بهار یوسفیان، خبرنگار ایمنا
کد خبر 749221